نتایج جستجوی عبارت «عملیات محرم ۱۳۶۱/۸/۱۰ جاده دهلران» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -حجله گاه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تقدیم به برادر شهیدم، مسعود مسروری که در حجله گاه جاده آبادان ـ ماهشهر، با نوعروس مرگ هماغوش شد و در خون سرخ خویش نماز عقد خواند. دشت خونین وطن از خون یاران دجله گشته سنگر هر جبهه در جشن شهیدان حجله گشته با عروس مرگ هم آغوش در روز عروسی در سرور سرخشان خمپاره شمع و لاله گشته جای آجیل و نبات و نقل شیرین عروسی جانشین رگبار پرآوازه گلوله گشته شب فضای حجله از نور منورها چراغان گرمی انگیز شب دیدارشان صد شعله گشته مطربان...
نحوه تشکیل گردان کمیل
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » نحوه تشکيل گردان کميل »
بعد از عملیات والفجر 2 که در منطقه حاج عمران انجام شد‌. مساله توسعه سازمان رزم نیروهای مردمی و تثبیت این سازمان مورد توجه بیشتر دست‌اندرکاران و فرماندهان دفاع مقدس قرار گرفت. البته تا قبل از آن‌، همانگونه که در شرح عملیاتها تا کنون ملاحظه نموده‌اید‌، نیروهای بسیجی و مردمی با اعلام نیاز فرماندهان‌، جهت انجام عملیات‌، به جبهه اعزام و پس از آموزش و شرکت در عملیات، مجددا" به شهرستان خود باز می‌گشتند. این وضعیت در اکثر...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید حسین شریعت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
وقتی قنداقه حسین (ع) را به دست جدش رسول خدا (ص) دادند،‌ او را بویید و بوسید. سپس با اذن خدا حسینش خطاب کرد و فرمود: حسین از من است و من از حسین. سال‌ها از آن واقعه گذشت و می‌گذرد، دوستان پیامبر (ص) به عشق فرزند زهرا (س) و به امید دریافت شفاعت او،‌ فرزندان خود را به نام زیبای او می‌نامند. از میان حسین‌ها، یکی هم حسین شریعت است که در تاریخ ۱۳۴۳/۱/۲۰، میان خانواده‌ای مذهبی،...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید غلامرضا امینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید غلامرضا امینی »
در بیستمین روز از شهریور سال 1346 میان خانواده‌ای مؤمن و متعهد در روستای معدنویه (از توابع شهرستان داراب) چشمان پرفروغ مسافری مهربان به جهان گشوده شد و به همراه خود دنیایی از طراوت و شادابی را به ارمغان آورد. دوران کودکی را در روستای آبنارک شهرستان داراب و دوران نوجوانی را در روستای چاه‌علی از دهستان هرگان شهرستان نی‌ریز پشت سر گذاشت. شش ساله بود که راهی مدرسه شد و به کسب علم و دانش پرداخت. آن...
گیر کردن استخوان درگلو
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
زمانیکه گردان کمیل در پایگاه پنجم شکاری مستقر بود. یک شب شام یخنی بود. با عده ای از بچه‌های گردان از جمله شهید علی طاهری سر سفره در حال صرف شام بودیم‌. در همین بین دیدیم که شهید علی طاهری با اشاره می‌گوید: که استخوان در گلویش گیر کرده است. هر چه به پشت او زدیم‌، استخوان بیرون نیامد. ناچار او را به اورژانس بردیم. اورژانس هم نتوانست کاری انجام دهد و دکترا گفتند: باید به اهواز اعزامش...
همان... را که برای خودمان نگه داشته ایم بده
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
محل استقرار گردان مدتها در پادگان امام خمینی‌(ره) واقع در جاده اهواز اندیمشک بود. آقایان قاسم ملایی و علیرضا نامور در تدارکات گردان مشغول خدمت بودند. وقتی بچه‌ها برای گرفتن مایحتاجی مانند شلوار‌، شامپو‌، زیر پیراهن و‌... مراجعه می‌کردند‌. آقای نامور می گفت: فعلا" نداریم . بعضی وقتها که مراجعه کننده ، ناراحت می شد، می‌گفت: به کربلائی قاسم مراجعه کن و بگو همان (مثلا" زیر پیراهنی) که برای خودمان نگه داشته‌ایم را بده. این مسأله‌ای شایع در...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید اسدالله عرفانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد اسدالله عرفاني »
مردان خدا را عظمتی است که شناخت آن نیاز به ژرف‌اندیشی و نگاهی از جنس آسمانی دارد. در دنیای خاکی و با چشمان دنیایی چگونه می‌شود پرواز کبوتران عاشق را در بیکران آسمان به تماشا نشست؟ اسدالله عرفانی از مردان الهی بود که دهم دی ماه سال 1345 در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و مذهبی چشم به جهان هستی گشود. دامان پر مهر مادر و آغوش گرم پدر جایگاه رشد و پرورش او شد و از همان...
زندگینامه آزاده فرج الله زارع
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
فرج الله زارع فرزند حسین در سال 1345 در خانواده‌ای متدین، مذهبی و کشاورز در یکی از روستاهای بخش مرکزی نی‌ریز بنام فخرآباد بدنیا آمد. ولی متأسفانه پس از گذشت دو سال مادرش به رحمت خدا رفت و زندگی را با رنج و مشقت فراوان و درد بی مادری و یتیمی شروع کرد. پس از فوت مادرش خاله‌اش او را بزرگ کرد. او چهارساله بود که با پدر و برادرانش به روستای عباس آباد مهاجرت کردند. جهت شروع...
زندگینامه جانباز سید حسن ابطحی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
سید حسن ابطحی فرزند سید محمد، در تاریخ اول اردیبهشت ماه سال 1348 در روستای دهمورد بخش آباده طشک از توابع شهرستان نی‌ریز متولد شد‌. ایشان دوره ابتدایی را در دبستان سحاب روستای دهمورد، دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید آیت الله بهشتی روستای دهمورد، دوره متوسطه را ابتدا در دبیرستان آیت الله طالقانی آباده طشک و سپس در دبیرستان امام خمینی(ره) شهرستان نی‌ریز سپری نمود. برای ادامه تحصیل وارد دانشگاه علوم پزشکی شیراز شده و موفق به...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید قاسم دمیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
قاسم در اولین روز از خردادماه سال ۱۳۴۷ در فضای سرسبز و معنوی روستای تم‌شولی بخشِ آباده‌ طشک، از توابع نی‌ریز میان خانواده‌ای زحمتکش و مذهبی چشم به جهان گشود. در آغوش پر صفای مادر و با همراهی پدری مهربان زندگی را آغاز کرد و در سن شش‌سالگی وارد دبستان جهاد روستای تم‌شولی شد. تحصیلات ابتدایی را با جدیت به پایان برد و برای ادامه تحصیل در مدرسه کوشکک ثبت‌نام کرد. پس از اتمام سال دوم راهنمایی، بروز...